زودرسی یا فرار از خشکی به عنوان راهبرد اولیه گیاه، در سازگاری به مناطق دارای تنش خشکی انتهایی فصل، مطرح است. گیاهان از طریق ایجاد تغییرات مورفولوژیک و فیزیولوژیک، به تنش خشکی پاسخ میدهند. بر این اساس، دو آزمایش جداگانه با هدف بررسی واکنش عملکرد و صفات مورفوفیزیولوژیک ژنوتیپهای زودرس نخود نسبت به تنش خشکی، انجام شد. روز تا گلدهی و عملکرد 30 ژنوتیپ زودرس بههمراه ژنوتیپهای مقاوم به خشکی، در دو شرایط تنش خشکی (دیم) و بدون تنش (فاریاب)، در قالب طرح کرتهای خُردشده با سه تکرار، طی سال زراعی 87-1386 در مزرعهی تحقیقاتی دانشکدهی کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد مورد بررسی قرار گرفتند. در آزمایش دوم، صفات مورفوفیزیولوژیک مؤثر در بهبود تحمل به خشکیِ پنج ژنوتیپ زودرس نامزد برای تحمل به خشکی بههمراه رقم تجاری جم، در دو شرایط تنش خشکی (25 درصد ظرفیت زراعی) و شاهد (ظرفیت زراعی) مورد مطالعه قرار گرفتند. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در اتاقک رشد انجام شد. نتایج نشان داد که صفت روز تا گلدهی عمدتاً ژنتیکی بوده و تأثیر عوامل محیطی، بهویژه شرایط رطوبتی خاک بر این صفت، ناچیز است. دامنهی وسیع کاهش عملکرد ناشی از تنش خشکی (23 تا 86 درصد) نشاندهندهی تنوع بالای موجود میان ژنوتیپها در پاسخ به تنش خشکی بود. در محیط تنش، همبستگی منفی و معنیدار میان روز تا گلدهی و عملکرد دانه، مؤید اتخاذ راهبرد فرار از خشکی در ژنوتیپهای زود گلده است. ژنوتیپهای MCC80، MCC392، MCC78، MCC552 و MCC537 از عملکرد بالایی در هر دو محیط تنش و بدون تنش برخوردار بودند. از آنجا که شاخص تحمل به خشکی نیز در این ژنوتیپها از میانگین ژنوتیپهای مورد بررسی بالاتر بود، لذا این ژنوتیپها به عنوان ژنوتیپهای متحمل به خشکی پیشنهاد میشوند. با توجه به ماهیت زودرسی و اتخاذ راهبرد فرار از خشکی انتهای فصل در ژنوتیپهای منتخب در این آزمایش، بهنظر میرسد مکانیسمهای تحمل به پسابیدگی در این ژنوتیپها احتمالاً ایجاد نگردیده و یا بهطور کامل تکامل نیافته است. بنابراین میان ژنوتیپهای زودرس منتخب و ژنوتیپ شاهد، تفاوتهای معنیداری از حیث اغلب صفات مؤثر در بهبود تحمل به خشکی، قابل مشاهده نبود.
ارسال نظر در مورد این مقاله