دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای حبوبات ایران
2980-793X
2783-5367
10
2
2020
02
20
بررسی پارامترهای ژنتیکی و روابط بین صفات زراعی و فیزیولوژیکی برخی ژنوتیپهای نخود کابلی تحت تنش خشکی
12
23
FA
هادی
افضلی
دانشگاه شهید باهنر کرمان
h.afzaligorouh@gmail.com
مهدی
مهیجی
دانشگاه شهید باهنر کرمان
mohayeji@uk.ac.ir
حسن
فرحبخش
دانشگاه شهید باهنر کرمان
hfarahbakhsh@uk.ac.ir
10.22067/ijpr.v10i2.66470
تنش خشکی بزرگترین عامل محدودکنندۀ رشد و عملکرد نخود در کشور است. بهمنظور برآورد تنوع ژنتیکی، وراثتپذیری و تعیین روابط بین صفات زراعی، مورفولوژیک و فیزیولوژیک، 64ژنوتیپ نخود کابلی در قالب دو طرح لاتیس ساده (8×8) در شرایط خشکی آخر فصل و آبیاری با دو تکرار در سال زراعی1395-1394 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان مورد بررسی قرار گرفتند. تنش خشکی در مرحله50درصد گلدهی اعمال شد. صفات عملکرد، اجزای عملکرد، دوره پُرشدن دانه، سرعت پُرشدن دانه، شاخص اسپد، فتوسنتز خالص و هدایت روزنهای اندازهگیری شدند. در شرایط نرمال صفت دوره پُرشدن دانه و تعداد برگچهها با مقادیر 07/11 و 13/9درصد بیشترین ضریب تنوع ژنتیکی را به خود اختصاص دادند. در شرایط تنش صفات فتوسنتز خالص و هدایت روزنهای دارای بیشترین ضریب تغییرات ژنتیکی (بهترتیب 14/33 و 76/31) بودند. تجزیه علیت در هر دو محیط نرمال و تنش نشان داد که سرعت پُرشدن دانه بیشترین اثر مستقیم را بهترتیب با مقادیر 527/0 و 702/0 بر روی عملکرد دانه داشت. در شرایط نرمال پس از سرعت پُرشدن دانه، صفات تعداد دانه در بوته، وزن100دانه و دوره پُرشدن دانه و در شرایط تنش، دوره پُرشدن دانه بالاترین اثر مستقیم را بر عملکرد دانه داشتند. بر اساس نتایج، گزینش برای صفات فیزیولوژیک مانند هدایت روزنهای یا سرعت پُرشدن دانه میتواند در افزایش عملکرد نخود در شرایط تنش آخر فصل مؤثر باشد.
تنش خشکی آخر فصل,وراثت پذیری,هدایت روزنه ای,فتوسنتز خالص
https://ijpr.um.ac.ir/article_34047.html
https://ijpr.um.ac.ir/article_34047_d8755f6d425f253eaafbed17155e8f89.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای حبوبات ایران
2980-793X
2783-5367
10
2
2020
02
20
کالوس زایی و باززایی از لوبیا ( (Phaseolus vulgaris L.با استفاده از ریزنمونه ی لایه ی سلولی نازک
24
35
FA
خدیجه
باقری
دانشگاه زنجان
bagheri.khadijeh@znu.ac.ir
عاطفه
بخشیان
دانشگاه زنجان
a.bakhshian@znu.ac.ir
10.22067/ijpr.v10i2.62582
در مورد لوبیا هنوز یک پروتوکل بهینه باززایی وجود ندارد و این خود یک چالش بزرگ جهت استفاده از روش انتقال ژن برای اصلاح لوبیا محسوب می شود. در این تحقیق دو آزمایش برای بررسی کالوسزایی و باززائی گیاه لوبیا مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش اول ریزنمونه های محور جنینی شش رقم لوبیا بعد از 20 ساعت خیساندن جدا و در سه تیمار هورمونی شامل 1- (11µM) BAP و (0/57 µM) IAA، 2- (44/4µM) BAP و (2/27µM) TDZ و 3- (44/4µM) BAP کشت شدند. بیشترین میزان تولید کالوس مربوط به تیمار هورمونی 2 در رقم های ناز، ازنا، لاین 8 و الیگودرز و تیمار هورمونی 3 در تمامی رقم-ها به جز لاین 4 بوده است. کالوس های تولید شده در این آزمایش قادر به باززایی نشدند. در آزمایش دو،م بذور استریل در پیش تیمار هورمونی (TDZ 0 µM و TDZ 10µM) جوانه زده و بعد از 14 روز ریزنمونه های لایه ی سلولی نازک عرضی به ضخامت mm5/0-3/0 از اپی کوتیل جدا و به محیط MSB5 با تیمارهای هورمونی (10µM) TDZ و (10µM) BAP انتقال یافتند. بیشترین میزان کالوس زایی با پیش تیمار (10µM) TDZ و تیمار هورمونی (10µM) BAP و (10µM) TDZ در لاین 4 و الیگودرز بدست آمد. بیشترین میزان باززایی با تیمار هورمونی (10µM) TDZ در ارقام ناز، ازنا، لاین 8 و الیگودرز به دست آمد. نتایج این تحقیق نشان داد که ریزنمونه لایه سلولی نازک تحت تاثیر هورمونهای TDZ و BAP بهتر از ریزنمونه محور جنینی قادر به باززایی می باشد. همچنین هورمون TDZ برای باززایی لوبیا موثرتر از BAP است. تاثیر پیش تیمار با TDZ نیز متغیر و وابسته به ژنوتیپ است
لایه ی سلولی نازک,محور جنینی,کالوس زایی,باززایی,لوبیا
https://ijpr.um.ac.ir/article_34060.html
https://ijpr.um.ac.ir/article_34060_1b4aee1fb069f4478ffde11c78e15d93.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای حبوبات ایران
2980-793X
2783-5367
10
2
2020
02
20
اثر محلولپاشی سالیسیلیک اسید و سلنیوم در مراحل مختلف رشد بر برخی صفات فیزیولوژیک نخود تحت شرایط دیم
36
48
FA
نورعلی
ساجدی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک
n-sajedi@iau-arak.ac.ir
مجتبی
نوروزی
آزاد اسلامی اراک
hobout_h@yahoo.com
10.22067/ijpr.v10i2.65944
بهمنظور بررسی واکنش صفات فیزیولوژیک نخود به محلولپاشی سالیسیلیک اسید و سلنیوم در شرایط دیم، آزمایشی بهصورت اسپلیتپلاتفاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار در سال1393 اجرا شد. عوامل مورد بررسی شامل سالیسیلیک اسید در سه سطح (بدون مصرف، محلولپاشی با غلظتهای 100 و 200میلیگرم در لیتر) و سلنیوم در دو سطح (بدون مصرف و محلولپاشی به میزان 18گرم در هکتار در سه مرحله مختلف رشد رویشی، زایشی و رویشی توأم با زایشی) بود. نتایج نشان داد که با محلولپاشی سلنیوم و سالیسیلیک اسید محتوای نسبی آب برگ افزایش یافت. با محلولپاشی مقادیر مختلف سالیسیلیک اسید محتوای کلروفیلa و کارتنوئیدها افزایش و میزان نشت یونی بهطور معنیداری کاهش یافت. محلولپاشی سلنیوم محتوای کلروفیلa را نسبت به شاهد افزایش داد. اثر متقابل دوگانه تیمارها نشان داد که با محلولپاشی 18گرم در هکتار سلنیوم، 100میلیگرم در لیتر سالیسیلیک اسید و بدون مصرف سلنیوم و همچنین محلولپاشی 200میلیگرم در لیتر سالیسیلیک اسید و بدون مصرف سلنیوم، محتوای کلروفیلb نسبت به شاهد بهترتیب 4/26، 4/29 و 3/32درصد افزایش نشان داد. با محلولپاشی تیمارهای سالیسیلیک اسید و سلنیوم در هر دو مرحله رشد رویشی و زایشی بیشترین شاخص برداشت غلاف و تلاش و بازآوری حاصل شد. نتایج کلی نشان داد با محلولپاشی توأم 18گرم در هکتار سلنیوم و 100میلیگرم در لیتر سالیسیلیک اسید در دو مرحله رویشی و زایشی از طریق بهبود صفات فیزیولوژیکی میتوان به عملکرد مطلوب در شرایط دیم دست یافت.
خشکی,سالیسیلیک اسید,سلنیت سدیم,صفات فیزیولوژیکی,نخود
https://ijpr.um.ac.ir/article_34075.html
https://ijpr.um.ac.ir/article_34075_489c793913c545162085efb943bc28dc.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای حبوبات ایران
2980-793X
2783-5367
10
2
2020
02
20
اثر کودهای بیولوژیک و شیمیایی نیتروژنه بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام اصلاحشده نخود زراعی در شرایط دیم
49
61
FA
سید حسین
صباغ پور
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی همدان
sabaghpour@yahoo.com
ابوالفضل
شریفی
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد زراعت دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه
sharifi@yahoo.com
داوود
ارادتمند اصلی
دانشگاه پیام نور، دانشکده کشاورزی، تهران، ایران
eradatmand_d@yahoo.com
10.22067/ijpr.v10i2.59163
مصرف بیرویه کودهای شیمیایی به منظور افزایش تولیدات کشاورزی به ویژه در بخش زراعی، موجب بروز صدمات زیستمحیطی و اختلال در حاصلخیزی خاک میشود. این تحقیق به منظور بررسی تأثیر کودهای بیولوژیک و شیمیایی نیتروژنه بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام اصلاحشده نخود در شرایط دیم در ایستگاه اکباتان مرکز تحقیقات، آموزش کشاورزی و منابع طبیعی همدان به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار با پنج تیمار کودی (شاهد، سوپرنیتروپلاس، نیتروکسین، ریزوچک و کود شیمیایی نیتروژن با منشأ اوره) و سه رقم اصلاحشده (آزاد، هاشم و آرمان) در سال زراعی92-1391 اجرا شد. نتایج این تحقیق نشان داد که تیمار کودی تأثیر معنیداری در سطح 1درصد بر شاخص برداشت و عملکرد دانه داشت. ارقام از نظر تعداد روز تا 50درصد گلدهی، شاخص سطح برگ، شاخص برداشت، تعداد دانه در غلاف و عملکرد دانه اختلاف معنیدار آماری داشتند. اثرات متقابل کود×رقم صفات مورد بررسی معنیدار نشد. بیشترین عملکرد دانه با تلقیح بذور نخود با کود زیستی ریزوچک حاصل گردید و استفاده از این کود زیستی به ترتیب موجب افزایش 39 و 26درصدی شاخص برداشت و عملکرد دانه نسبت به تیمار شاهد شد. رقم آزاد 58 و 116درصد از شاخص سطح برگ بیشتری نسبت به ارقام آرمان و هاشم برخوردار بود. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که بیشترین عملکرد دانه مربوط به رقم آزاد بود که 44 و 133درصد به ترتیب بیش از ارقام آرمان و هاشم تولید داشت. لذا با استفاده از رقم آزاد و تلقیح بذور آن با کود زیستی ریزوچک، علاوه بر افزایش عملکرد، مصرف کودهای شیمیایی در نخود کاهش خواهد یافت.
ریزوچک,سوپرنیتروپلاس,نیتروکسین,نخود
https://ijpr.um.ac.ir/article_34094.html
https://ijpr.um.ac.ir/article_34094_5b9c73d5e91cd8367a3aa9926b53a845.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای حبوبات ایران
2980-793X
2783-5367
10
2
2020
02
20
تأثیر ریزوباکترهای محرک رشد بر فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان، خصوصیات فیزیولوژیکی و رشد ریشه چهار رقم نخود (Cicer arietinum L.) در شرایط دیم استان ایلام
62
76
FA
رحیم
ناصری
دانشگاه ایلام
rahim.naseri@gmail.com
عباس
سلیمانیفرد
دانشگاه پیام نور
soleymani877@gmail.com
امیر
میرزایی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان ایلام
amir.mirzaei53@gmail.com
فرشته
دارابی
دانشگاه ایلام
m.darabi8161@gmail.com
امین
فتحی
واحد آیت الله آملی
amin_agronomist@yahoo.com
10.22067/ijpr.v10i2.64299
به منظور بررسی اثر ریزوباکترها محرک رشد بر فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان، خصوصیات فیزیولوژیکی و رشد ریشه چهار رقم نخود در شرایط دیم استان ایلام، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی94-1393 در ایستگاه مرکز تحقیقات کشاورزی سرابله اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل سه رقم نخود (هاشم، آزاد و آرمان) و توده محلی و ریزوباکترها محرک رشد و کود شیمیایی نیتروژن (عدم مصرف کود نیتروژن، 10کیلوگرم کود نیتروژن، 20کیلوگرم کود نیتروژن، آزسپریلیوم برازیلنس (Azospirillum brasilense)+ عدم مصرف کود شیمیایی نیتروژن، آزسپریلیوم برازیلنس+10کیلوگرم کود شیمیایی نیتروژن، آزسپریلیوم برازیلنس+20کیلوگرم کود شیمیایی نیتروژن، ازتوباکتر کروکوم (Azotobacter chroococcum)+ عدم مصرف کود شیمیایی نیتروژن، ازتوباکتر کروکوم+10کیلوگرم کود شیمیایی نیتروژن و ازتوباکتر کروکوم+20کیلوگرم کود شیمیایی نیتروژن) درنظرگرفته شدند. اثر برهمکنش رقم و ریزوباکتریها محرک رشد بر خصوصیات فیزیولوژیکی و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و صفات ریشه معنیدار بود. استفاده از ریزوباکتریها محرک رشد میزان رنگیزههای فتوسنتزی و محتوای آب نسبی را افزایش و موجب کاهش مالوندیآلدئید گردید. استفاده از این ریزوباکترها در تمامی ارقام مورد استفاده موجب افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و همچنین موجب افزایش سیستم ریشه گردید. در این پژوهش ارقام هاشم و آزاد به آزسپریلیوم و رقم آرمان و توده محلی به ازتوباکتر واکنش بهتری نشان دادند. رقم آزاد بهعلاوه آزسپریلیوم + 10کیلوگرم کود نیتروژن دارای بیشترین میزان کلروفیلa و b، محتوای آب نسبی، فعالیت آنزیمی سوپراکسید دیسموتاز، پرکسیداز، حجم ریشه، وزنخشک ریشه و طول ریشه بود و توده محلی بهعلاوه تیمار شاهد (عدم مصرف کود نیتروژن) کمترین فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان، خصوصیات فیزیولوژیکی و رشد ریشه را در شرایط دیم دارا بود.
آنتی اکسیدانت,باکتری های افزاینده رشد,شرایط دیم, ریشه
https://ijpr.um.ac.ir/article_34116.html
https://ijpr.um.ac.ir/article_34116_c110a99628fba733fbbf14ed27ce1917.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای حبوبات ایران
2980-793X
2783-5367
10
2
2020
02
20
ارزیابی لاینهای امیدبخش حاصل از جمعیتهای محلی لوبیای قرمز (Phaseolus vulgaris L.)
77
89
FA
اکبر
مرزوقیان
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان
a.marzooghian@areeo.ac.ir
محمد حسن
کوشکی
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی لرستان
mh_kooshki@yahoo.com
10.22067/ijpr.v10i2.66654
به منظور بررسی لاینهای خالص گزینششده ازجمعیتهای محلی لوبیای قرمز، 14لاین بههمراه دو رقم شاهد گلی و صیاد در قالب بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی شهرستان بروجرد، استان لرستان ارزیابی شد. ارتفاع گیاه، تعداد گره، تعداد شاخه فرعی، طول نیام، تعداد نیام در بوته، تعداد دانه در بوته، وزن100دانه و عملکرد دانه اندازهگیری شد. برش کلاستر و مقایسه گروههای با پتانسیل عملکرد دانه متفاوت بهترتیب با آمارههای ویلکس لامبدا و مربعT هتلینگ نشان داد که همگی ژنوتیپهای قرارگرفته در گروه با عملکرد دانه بالا متعلق به لاینهای امیدبخش بود که حاکی از پتانسیل مناسب تودههای بومی در برنامه اصلاحی بود. بین گروهها برای تعداد دانه در بوته نیز اختلاف معنیدار در سطح احتمال01/0 وجود داشت. صفت وزن100دانه، با وجود همبستگی پایین با عملکرد، در تجزیه رگرسیون در مدل باقی ماند و اثر غیرمستقیم منفی از طریق تعداد دانه در بوته بر روی عملکرد داشت. نتایج تجزیه به عاملها علاوه بر خلاصهکردن تعداد زیاد متغیر (صفت)ها، دارای توانایی مطلوب در تشخیص ژنوتیپهای پرمحصول و کممحصول بود. جمعبندی و ارتباط نتایج تجزیههای مختلف نشان داد که افزایش تعداد دانه در بوته نسبت به دیگر صفات ارزیابیشده منجر به افزایش بیشتر عملکرد دانه شده بود. نتایج این پژوهش میتواند در شناسایی و بهرهگیری بهتر از صفات و ژنوتیپهای مطلوب در برنامههای اصلاحی مورد استفاده پژوهشگران قرار گیرد.
روش های آماری چند متغیره,عملکرد,گزینش غیر مستقیم,لاین خالص,لوبیا
https://ijpr.um.ac.ir/article_34137.html
https://ijpr.um.ac.ir/article_34137_1d4effc5835165eb2aa64ff24739e02c.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای حبوبات ایران
2980-793X
2783-5367
10
2
2020
02
20
ارزیابی عملکرد و نسبت برابری زمین در کشت مخلوط گیاه دارویی بالنگو (Lallemantia royleana Benth.) و نخود (Cicer arietinum L.) تحت تأثیر طول دوره رقابت علفهایهرز
90
103
FA
آرش
مقصودی
دانشگاه فردوسی مشهد
arashwenger@yahoo.com
ابراهیم
ایزدی دربندی
فردوسی مشهد
e-izadi@um.ac.ir
الناز
مولایی
فردوسی مشهد
e.molaie8993@gmail.com
10.22067/ijpr.v10i2.67946
به منظور بررسی امکان کشت مخلوط بالنگو و نخود، آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح آماری بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 95-1394 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. تیمارها شامل نسبتهای مختلف کشت مخلوط افزایشی نخود/ بالنگو (100/0 ، 100/25 ، 100/50 ، 100/75 ، 100/100 و 0/100) و دو تاریخ وجین علفهایهرز (50 و 70روز پس از کاشت) بودند. نتایج نشان داد که تاریخ وجین تأثیر معنیداری بر عملکرد زیستتوده و دانه بالنگو و نخود داشت، بهطوریکه وجین علفهایهرز 70روز پس از کاشت به ترتیب منجر به کاهش 24 و 55درصدی زیستتوده و عملکرد دانه نخود و افزایش 7/5 و 4/20درصدی زیستتوده و عملکرد دانه بالنگو شد. با افزایش نسبت کشت بالنگو در مخلوط با نخود کاهش معنیداری در عملکرد دانه و زیستتوده نخود و افزایش عملکرد بالنگو مشاهده شد. بالاترین مقدار شاخص نسبت برابری زمین (52/1) در نسبت کشت100/25 (نخود/ بالنگو) مشاهده شد. براساس نتایج این پژوهش، نسبت کشت100/25 (نخود/ بالنگو) میتواند در کشت مخلوط این دو گیاه مفید، اقتصادی و قابلتوصیه باشد.
سری افزایشی,کشت مخلوط,LER,نسبت های کاشت
https://ijpr.um.ac.ir/article_34175.html
https://ijpr.um.ac.ir/article_34175_0a1600108ff38bc27fd614b74a050efd.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای حبوبات ایران
2980-793X
2783-5367
10
2
2020
02
20
واکنش رشد رویشی و زایشی گوار (Cyamopsis tetragonoloba L.) به کاربرد هیومیکاسید در آب آبیاری تحت تأثیر تراکمهای مختلف کاشت
104
118
FA
فرناز
احمدی نورالدین وند
کشاورزی و منابع طبیعی رامین اهواز
farnaz_ahmadi@rocketmail.com
محمدرضا
مرادی تلاوت
کشاورزی و منابع طبیعی رامین اهواز
moraditelavat@yahoo.com
سید عطاءاله
سیادت
کشاورزی و منابع طبیعی رامین اهواز
seyedatasiadat@yahoo.com
علی
مشتطی
کشاورزی و منابع طبیعی رامین اهواز
alimoshatati@gmail.com
10.22067/ijpr.v10i2.69397
بهمنظور بررسی رشد رویشی و زایشی گوار یا لوبیای خوشهای در واکنش به کاربرد هیومیکاسید در تراکمهای مختلف کاشت، آزمایشی بهصورت کرتهای خُردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابعطبیعی خوزستان در تابستان1395 اجرا شد. عوامل آزمایشی شامل چهار سطح هیومیکاسید (شامل صفر، پنج، 10 و 15کیلوگرم در هکتار) در کرتهای اصلی و چهار تراکم مختلف (شامل 35، 55، 75 و 95بوته در مترمربع) در کرتهای فرعی بودند. نتایج نشان داد که اثرات اصلی هیومیکاسید و تراکم کاشت بر صفات ارتفاعبوته، تعداد شاخه فرعی، تعداد برگ در مترمربع، تعداد غلاف و دانه در مترمربع، عملکرد دانه و ماده خشک (عملکرد بیولوژیک) معنیدار بود، بهطوریکه با افزایش هیومیکاسید، صفات نامبرده افزایش یافتند. همچنین، با افزایش تراکم، اکثر صفات بهجُز تعداد شاخههای فرعی افزایش یافت. اثر متقابل فاکتورها بر صفات عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، ارتفاع بوته و تعداد غلاف در مترمربع در سطح یکدرصد معنیدار بود. بهطورکلی، بیشترین عملکرد دانه (7/4209کیلوگرم در هکتار) و ماده خشک (6/17955کیلوگرم در هکتار) از مصرف 15کیلوگرم در هکتار هیومیکاسید و تراکم 95بوته در مترمربع و کمترین عملکرد دانه (2/1433کیلوگرم در هکتار) و عملکرد بیولوژیک (6/4812کیلوگرم در هکتار) از عدم مصرف هیومیکاسید و تراکم 35بوته در مترمربع بهدست آمد.
ارتفاع بوته,ریخت شناسی,عملکرد,کود آلی,ماده خشک
https://ijpr.um.ac.ir/article_34193.html
https://ijpr.um.ac.ir/article_34193_cc42e789eeab888eb67e665ea7168ae3.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای حبوبات ایران
2980-793X
2783-5367
10
2
2020
02
20
تأثیر آبیاری تکمیلی، زمان و روشهای کاربرد کود آهن بر خصوصیات کمّی و کیفی گیاه نخود زراعی (Cicer arietinum L.)
119
131
FA
لقمان
احمدی
دانشگاه رازی
loghmanahamdi2004@yahoo.com
مختار
قبادی
0000-0002-5729-4666
دانشگاه رازی
m.ghobadi@yahoo.com
محسن
سعیدی
دانشگاه رازی
msaeidi667@gmail.com
جلال
قادری
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه
ghaderij@yahoo.com
10.22067/ijpr.v10i2.68262
بهمنظور بررسی اثر آبیاری تکمیلی، زمان و روشهای کاربرد کود آهن بر عملکرد دانه، اجزای عملکرد و برخی خصوصیات کیفی دانه نخود زراعی، آزمایشی در سال زراعی91-1390 در دانشگاه رازی واقع در کرمانشاه اجرا گردید. آزمایش بهصورت کرتهای یکبار خُردشده انجام شد. شرایط دیم و آبیاری تکمیلی بهعنوان فاکتور اصلی و همچنین زمان و نحوة کاربرد کود آهن بهعنوان فاکتور فرعی در هشت سطح شامل عدم مصرف کود آهن (Fe1)، خاککاربرد (Fe2)، محلولپاشی در مرحله شاخهدهی (Fe3)، محلولپاشی در مرحلة گلدهی (Fe4)، محلولپاشی در مرحلة غلافبندی (Fe5)، خاککاربرد+محلولپاشی در مرحلة شاخهدهی (Fe6)، خاککاربرد+محلولپاشی در مرحلة گلدهی (Fe7) و خاککاربرد+محلولپاشی در مرحلة غلافبندی (Fe8) بودند. نتایج نشان داد که از نظر اکثر صفات مورد بررسی، آبیاری تکمیلی نسبت به شرایط دیم برتری داشت (بهجُز میزان پروتئین دانه). تأثیر مثبت آبیاری تکمیلی روی عملکرد دانه عمدتاً از طریق افزایش تعداد غلاف در بوته و وزن100دانه بود. مصرف کود آهن بر صفات مهمی چون عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، تعداد دانه در غلاف، میزان آهن دانه و درصد پروتئین دانه اثر معنیداری داشت. تیمارFe7 از نظر عملکرد دانه (1614کیلوگرم در هکتار)، عملکرد بیولوژیک (3683کیلوگرم در هکتار) و درصد پروتئین دانه (7/27درصد)، بیشترین مقادیر را به خود اختصاص داد، هرچند میزان آهن دانه در تیمار Fe8 (66میلیگرم درکیلوگرم) بیشتر بود. جهت ارتقاء عملکرد کمّی و کیفی نخود در شرایط اقلیمی غرب ایران، انجام آبیاری تکمیلی در مراحل گلدهی و غلافبندی و همچنین مصرف کود آهن در دو مرحله خاک کاربرد و محلولپاشی در مرحله گلدهی قابلتوصیه میباشد.
آبیاری تکمیلی,عملکرد دانه,اجزای عملکرد,پروتئین دانه,آهن دانه
https://ijpr.um.ac.ir/article_34213.html
https://ijpr.um.ac.ir/article_34213_573aa8e6377919f4fdaba0a1c417f0cb.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای حبوبات ایران
2980-793X
2783-5367
10
2
2020
02
20
پاسخ عملکرد و اجزای عملکرد شش ژنوتیپ لوبیاچیتی (Phaseolus vulgaris L.) به مایهزنی با ریزوبیوم
132
148
FA
هادی
خاوری
آزاد اسلامی واحد خرم آباد
2006.khavari.hadi@gmail.com
قدرت اله
شاکرمی
آزاد اسلامی واحد خرم آباد
ghshakarami1345@gmail.com
10.22067/ijpr.v10i2.70590
کاربرد کودهای زیستی در جهت بهینهسازی مصرف کودهای شیمیایی، مدیریت عناصر غذایی خاک و تولید پایدار محصولات در نظامهای زراعی، اهمیت ویژهای دارد. در این راستا آزمایشی با هدف بررسی اثر ریزوبیوم بر عملکرد و اجزای عملکرد ژنوتیپهای لوبیاچیتی، بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی1396 در منطقه بیرانشهر لرستان اجرا شد. عوامل شامل مایهزنی با باکتری همزیست لوبیا (Rhizobium phaseoli Rb-133) در دو سطح (مایهزنی و عدم مایهزنی) و ژنوتیپهای لوبیاچیتی شامل (غفار، صدری، تلاش، لاینcos16، محلی خمین و کوشا) بودند. نتایج نشان داد که اثر ریزوبیوم و ژنوتیپ، تعداد دانه در غلاف را و برهمکنش ریزوبیوم و ژنوتیپ، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته، وزن100دانه، عملکرد دانه، عملکرد زیستتوده و شاخص برداشت ژنوتیپهای لوبیاچیتی را بهطور معنیداری افزایش داد. مایهزنی با ریزوبیوم عملکرد دانه ژنوتیپهای غفار، صدری، تلاش، لاینcos16، محلیخمین و کوشا را بهترتیب 7/13، 2/37، 0/23، 9/20، 3/55 و 4/31 درصد نسبت به شاهد افزایش داد. بیشترین عملکرد دانه در تیمار اثر توأم مایهزنی با ریزوبیوم در رقم صدری (3485کیلوگرم در هکتار) بهدست آمد. این تیمار نسبت به تیمار توأم مایهزنی در رقم غفار، تلاش، لاینcos16، محلیخمین و کوشا بهترتیب 4/87، 6/14، 6/21، 8/27 و 7/22 درصد برتری داشت. یافتهها نشان داد که مایهزنی با ریزوبیوم، دارای اثر افزایشی بر عملکرد و اجزای عملکرد ژنوتیپهای لوبیاچیتی است و میتوان در جهت تولید پایدار این محصول، عملکرد دانه را تا حد مطلوبی افزایش داد.
واژه گان کلیدی: بهینه سازی,تولید پایدار,کودهای زیستی,کودهای شیمیایی,لوبیا چیتی
https://ijpr.um.ac.ir/article_34220.html
https://ijpr.um.ac.ir/article_34220_118a0fe2de23d77ca7fe166a68e60a60.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای حبوبات ایران
2980-793X
2783-5367
10
2
2020
02
20
بررسی اثرات سوپرجاذب و آبیاری بر خصوصیات ریشه و عملکرد گیاه ماش (Vigna radiata L.)
149
162
FA
عبدالمجید
سهیل نژاد
شهید بهشتی
soheilnejad@yahoo.com
عبدالمجید
مهدوی دامغانی
دانشگاه شهید بهشتی
mmd323@yahoo.com
هومان
لیاقتی
دانشگاه شهید بهشتی
h_liaghati@sbu.ac.ir
پیام
پزشکپور
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی لرستان
pa.pezeshkpour@yahoo.com
10.22067/ijpr.v10i2.68714
بهمنظور بررسی اثرات سوپرجاذب و دور آبیاری بر خصوصیات ریشه و عملکرد گیاه ماش، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار در دو منطقه (خرمآباد و کوهدشت) انجام شد. کرتهای اصلی شامل دور آبیاری در سه سطح (پنج، 10 و 15 روز) و کرتهای فرعی شامل مقادیر مختلف هیدروژولهای سوپرجاذب آکوازورب در چهار سطح (صفر، 100، 200 و 300کیلوگرم در هکتار) بودند. نتایج نشان داد که کمبود آب باعث کاهش صفات حجم ریشه، وزن خشک ریشه و افزایش طول کل ریشهها شد، بهطوریکه کمترین مقدار حجم ریشه (11/3سانتیمتر مکعب تک بوته) و وزن خشک ریشه (93/0گرم تک بوته) و بیشترین مقدار طول کل ریشهها (1/9سانتیمتر در بوته) در دور پنج روز آبیاری بهدست آمد. کاربرد پلیمر سوپرجاذب، تمامی صفات مورد ارزیابی و عملکرد دانه را افزایش داد. بیشترین کارآیی مصرف آب (2/1کیلوگرم عملکرد دانه بر مترمکعب آب مصرفی) در تیمار دور آبیاری 15روز و مصرف 200کیلوگرم در هکتار سوپرجاذب بهدست آمد و کمترین مقدار (31/0کیلوگرم عملکرد دانه بر مترمکعب آب مصرفی) آن در تیمار دور آبیاری پنجروز و عدم مصرف سوپرجاذب ثبت گردید. بهطور میانگین در هر دو منطقه بیشترین عملکرد دانه (1966کیلوگرم در هکتار) در تیمار دور آبیاری 10روز و مصرف 200کیلوگرم در هکتار سوپرجاذب و کمترین مقدار آن (1167کیلوگرم در هکتار) در تیمار دور آبیاری 15روز و مصرف 300کیلوگرم در هکتار سوپرجاذب بهدست آمد. بهطورکلی نتایج این مطالعه نشان داد که سوپرجاذب آکوازورب در شرایط کمبود آب باعث بهبود عملکرد دانه و کارآیی مصرف آب گیاه ماش گردید و این ماده در دورهای آبی زیاد و محدودیت آب، باعث جلوگیری از اثرات منفی محدودیت آب بر عملکرد دانه گیاه ماش شد. این مطالعه مشخص کرد که مقدار بهینه کاربردی سوپرجاذب آکوازورب بهویژه در شرایط محدودیت آب برابر با 200کیلوگرم در هکتار بود و با کاربرد بیشتر از 200کیلوگرم سوپرجاذب در هکتار در شرایط محدودیت آب در این ماده اثرات منفی بر عملکرد دانه داشت. همچنین اگرچه برهمکنش سوپرجاذب و دور آبیاری بر صفات ریشهای معنیدار نبود، ولی اثرات ساده این ماده نشاندهنده اثرات مثبت آب بر بهبود صفات ریشهای اندازهگیریشده بود.
حجم ریشه,طول کل ریشه ها,مدار آبیاری,عملکرد دانه
https://ijpr.um.ac.ir/article_34235.html
https://ijpr.um.ac.ir/article_34235_fc111374a6776818b7b0f141459ae760.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای حبوبات ایران
2980-793X
2783-5367
10
2
2020
02
20
تأثیر محلولپاشی اسپرمین و اسپرمیدین بر رشد و برخی صفات فیزیولوژیکی نخود (Cicer arietinum L.) تحت تنش شوری
163
177
FA
علی
آشوری
دانشگاه صنعتی شاهرود
aliashori1476@gmail.com
منوچهر
قلی پور
دانشگاه صنعتی شاهرود
manouchehr.gholipoor@gmail.com
مصطفی
حیدری
دانشگاه صنعتی شاهرود
haydari2005@gmail.com
10.22067/ijpr.v10i2.69340
پلیآمینها، پلیکاتیونهای آلی با وزن مولکولی کمی هستند که در فرآیندهای مختلف فیزیولوژیکی گیاه ازجمله مقاومت در برابر تنشها مؤثر میباشند. بهمنظور بررسی تأثیر محلولپاشی پلیآمینهای اسپرمین و اسپرمیدین بر عملکرد و اجزای عملکرد نخود در شرایط تنش شوری، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزارع خارتوران شاهرود با شوری 7/5دسیزیمنس بر متر در سال1395 اجرا گردید. محلولپاشی اسپرمین در سه سطح (صفر، 25/0 و 50/0میلیمولار) و اسپرمیدین در سه سطح (صفر، 25/0 و 50/0میلیمولار) در سه مرحله چهاربرگی، گلدهی و پرشدن غلافها انجام شد. صفات مختلفی از جمله محتوای نسبی آب برگ، شاخص پایداری غشاء، فعالیت آنزیمهای کاتالاز، پلیفنل اکسیداز و گایاکول پراکسیداز، ارتفاع بوته، تعداد شاخه در هر بوته، تعداد غلاف در هر بوته، تعداد دانه در هر غلاف و عملکرد دانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که محلولپاشی اسپرمین با غلظت 50/0میلیمولار منجر به افزایش شاخص پایداری غشاء (15درصد) و ارتفاع بوته (23درصد) در گیاهان تحت تنش شوری نسبت به تیمار بدون محلولپاشی شد. همچنین کاربرد غلظت 50/0میلیمولار اسپرمیدین موجب افزایش شاخص پایداری غشاء (17درصد)، ارتفاع بوته (31درصد)، تعداد شاخه (52درصد)، تعداد غلاف در هر بوته (27درصد)، وزن100دانه (16درصد) و عملکرد دانه (15درصد) در مقایسه با تیمار بدون محلولپاشی گردید؛ درحالیکه تیمارهای ترکیبی اسپرمین و اسپرمیدین تنها بر شاخصهای محتوای نسبی آب برگ و فعالیت آنزیمهای پلیفنول اکسیداز، کاتالاز و گایاکول پراکسیداز تأثیرگذار بود. براساس نتایج، محلولپاشی تیمارهای مختلف تأثیر معنیداری بر وزن غلاف، وزن دانه و تعداد دانه در غلاف نداشتند. در مجموع محلولپاشی اسپرمیدین در کاهش اثر سوء تنش شوری مؤثرتر از اسپرمین بود. همچنین کاربرد غلظت 50/0میلیمولار هر دو پلیآمین مؤثرتر از غلظت 25/0میلیمولار بود.
پلیآمین,محلولپاشی,عملکرد دانه,پایداری غشا,پلیفنول اکسیداز,کاتالاز
https://ijpr.um.ac.ir/article_34259.html
https://ijpr.um.ac.ir/article_34259_d587059a49745a636926b2ece785527f.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای حبوبات ایران
2980-793X
2783-5367
10
2
2020
02
20
اثر کائولین، کیتوزان، کلریدکلسیم و سلنات سدیم بر رشد، اجزای عملکرد و عملکرد نخود زراعی تحت آبیاری تکمیلی
178
192
FA
علی
سپهری
دانشگاه بوعلی سینا
sepehri2748@gmail.com
هومن
محمدی
بوعلی سینا
houmanagri1@gmail.com
سید حسین
صباغ پور
ﻣﺮﻛﺰ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت و آﻣﻮزش ﻛﺸﺎورزی و ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻃﺒﻴﻌﻲ اﺳﺘﺎن ﻫﻤﺪان
sabaghpour@yahoo.com
10.22067/ijpr.v10i2.69438
کمبود آب آخر فصل، علت کاهش شدید عملکرد نخود در اکثر مناطق ایران است. تأثیر مواد کاهنده تعرق و تنش تحت رژیمهای مختلف آبیاری در رقم آزاد نخود طی آزمایشی مزرعهای در دانشگاه بوعلیسینا در سال زراعی94 -1393 بررسی شد. آزمایش به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار انجام گردید. سطوح آبیاری شامل آبیاری در مرحله گلدهی، آبیاری در مرحله غلافدهی، آبیاری در مراحل (گل و غلاف) و بدون آبیاری در کرتهای اصلی و مواد کاهنده تعرق (کائولین پنجدرصد، کیتوزان 200میلیگرم در لیتر) و کاهندههای تنش (کلریدکلسیم پنجمیلیمولار، سلنات سدیم 40میلیگرم در لیتر) به همراه شاهد (بدون مصرف) به صورت فاکتوریل در کرتهای فرعی بررسی شدند. محلولپاشی کاهندههای تنش در دو مرحله قبل و بعد از گلدهی و محلولپاشی کاهندههای تعرق در مرحله غلافبندی با غلظتهای مذکور بهطور جداگانه انجام شد. محلولپاشی کیتوزان و کلریدکلسیم در تیمار آبیاری مرحله گلدهی، صفات بیشینه سرعت رشد محصول، وزن100دانه، عملکرد دانه و شاخص برداشت را بهترتیب 2/59، 4/6، 3/106، 4/38درصد و در تیمار آبیاری مرحله غلافدهی بهترتیب 5/72، 6/18، 9/191 و 9/59درصد و در تیمار آبیاری گلدهی+ غلافدهی بهترتیب 3/106، 4/31، 6/312 و 5/84درصد نسبت به شرایط دیم افزایش دادند. بنابراین در صورت وجود آب کافی، استفاده از دوبار آبیاری در مراحل گلدهی و غلافدهی و یا حداقل یکبار آبیاری در مرحله غلافدهی بههمراه محلولپاشی کیتوزان و کلریدکلسیم در افزایش عملکرد نخود رقم آزاد مؤثر است.
آبیاری تکمیلی,سلنات سدیم,شاخص برداشت,کلریدکلسیم,مواد ضد تعرق
https://ijpr.um.ac.ir/article_34267.html
https://ijpr.um.ac.ir/article_34267_522f81f73e2ee60b7c9b8f54c5b71404.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای حبوبات ایران
2980-793X
2783-5367
10
2
2020
02
20
بررسی برخی خصوصیات کمّی و کیفی نخود زراعی (Cicer arietinum L.) رقم عادل تحت تأثیر نیتروژن و آبیاری تکمیلی
193
203
FA
ارازقلی
خوجم لی
دانشگاه گنبد کاووس
khojamli7048@gmail.com
علی
نخزری مقدم
دانشگاه گنبد کاووس
a_nakhzari@yahoo.com
مهدی
ملاشاهی
دانشگاه گنبد کاووس
m_mollashahi@yahoo.com
لیلا
آهنگر
دانشگاه گنبد کاووس
l.ahangar63@gmail.com
10.22067/ijpr.v10i2.70012
بهمنظور بررسی تأثیر نیتروژن و آبیاری تکمیلی بر صفات کمّی و کیفی نخود زراعی رقم عادل، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه دانشگاه گنبد کاووس در سال زراعی95-1394 اجرا گردید. عامل نیتروژن در سه سطح شامل عدم مصرف نیتروژن و مصرف 25 و50کیلوگرم نیتروژن در هکتار و عامل آبیاری در سه سطح شامل بدون آبیاری و آبیاری تکمیلی در مرحله گلدهی و آبیاری تکمیلی در مراحل گلدهی+پُرشدن دانه بود. اثر نیتروژن و آبیاری تکمیلی بر صفات مورد بررسی بهجُز وزن100دانه و درصد پروتئین معنیدار بود. بیشترین عملکرد دانه از تیمار مصرف50کیلوگرم نیتروژن با 3287کیلوگرم در هکتار بهدست آمد که با تیمار مصرف 25کیلوگرم اختلاف معنیداری نداشت. بیشترین عملکرد دانه از تیمار آبیاری در مراحل گلدهی+پُرشدن دانه با 3218کیلوگرم در هکتار بهدست آمد که با تیمار آبیاری در مرحله گلدهی اختلاف معنیداری نداشت. حداکثر و حداقل عملکرد پروتئین بهترتیب به تیمار مصرف50کیلوگرم نیتروژن در هکتار و تیمار عدم مصرف نیتروژن تعلق داشت. بیشترین عملکرد پروتئین با 743کیلوگرم در هکتار به تیمار آبیاری در مراحل گلدهی و پُرشدن دانه تعلق داشت و کمترین آن با 581کیلوگرم به تیمار عدم آبیاری مربوط بود. در مجموع، مصرف 25کیلوگرم نیتروژن در هکتار و آبیاری در مراحل گلدهی+پُرشدن دانه حداکثر عملکرد را تولید کرد.
پرشدن دانه,تشکیل غلاف,عملکرد پروتئین,وزن دانه
https://ijpr.um.ac.ir/article_34296.html
https://ijpr.um.ac.ir/article_34296_b6e481796fc5c605408621ea42bf2a36.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای حبوبات ایران
2980-793X
2783-5367
10
2
2020
02
20
بِهگزینی ژنوتیپهای عدس (Lens culinaris Medik) با تأکید بر مقایسة شاخصهای قدیمی و جدیدِ تحمل به تنش خشکی بهمنظور معرفی ژنوتیپهای امیدبخش
204
218
FA
محمد حسن
وفائی
دانشگاه فردوسی مشهد
mhvafaee45@gmail.com
مهدی
پارسا
فردوسی
parsa@um.ac.ir
احمد
نظامی
0000-0001-9490-6935
فردوسی
nezami@um.ac.ir
علی
گنجعلی
0000000209568650
فردوسی
ganjeali@um.ac.ir
10.22067/ijpr.v10i2.70269
بهمنظور ارزیابی و بِهگزینی ژنوتیپهای عدس متحمل به تنش خشکی و مقایسة شاخصهای قدیمی و جدید تحمل به تنش، آزمایشی در قالب طرح آگمنت تحت دو شرایط متفاوت رطوبتی (یکبار آبیاری در زمان کاشت و آبیاری هر 10روز یکبار) در سال زراعی93-1392 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا گردید. ارزیابی تحمل به تنش خشکی، بر اساس هفت شاخص قدیمی (TOL، MP، SSI، STI، GMP، HARM و RDI) و سه شاخص جدید (SNPI، ATI و SSPI) با استفاده از 73ژنوتیپ عدس، شامل 67توده بومی و لاین از ایران و دیگر کشورها و شش نمونه شاهد (سه رقم ایرانی بیلهسوار، کیمیا و گچساران و سه نمونه از ایکاردا شامل Cabralinta، ILL325 و ILL857) صورت گرفت. مطالعۀ همبستگی بین عملکرد دانه در شرایط عدمتنش و تنش خشکی و شاخصهای مقاومت به خشکی نشان داد که سه شاخص قدیمی HARM، STI و GMP و شاخص جدید SNPI، برای شناسایی ژنوتیپهایی با عملکرد بالا در هر دو شرایط تنش خشکی و بدون تنش مناسب هستند. برای گروهبندی ژنوتیپها، تجزیه کلاستر انجام گرفت و رسم دندروگرام، بر اساس عملکرد گیاه، تحت شرایط بدون تنش و تنش خشکی و شاخصهای مورد بررسی، ژنوتیپها را به سه کلاستر گروهبندی کرد که ژنوتیپهای مقاوم به خشکی و با عملکرد بالا در کلاستر سوم قرار گرفتند. همچنین ترسیم بایپلات نشان داد که ژنوتیپهای 3، 8، 40، 45، 48، 52، 71 و 73 که دو ژنوتیپ آخر آن جزو شاهدهای آزمایش بودند، ژنوتیپهای متحمل به تنش خشکی و با عملکرد بالا هستند.
عدس,تنش خشکی,شاخصهای تحمل,همبستگی,بایپلات,تجزیه کلاستر
https://ijpr.um.ac.ir/article_34312.html
https://ijpr.um.ac.ir/article_34312_df1cd34892ed5a9505d33e03b24a88c3.pdf